سایکوپاتی چیست ؟
سایکوپاتی چیست ؟
شاید بسیاری تصور کنند که چون با سایکوپاتها برخورد عملی ندارند، پس نباید دغدغهای از نظر برخورد با آنها هم داشته باشند. این دسته از افراد تصور میکنند که اصولا سایکوپاتها در بخشهای روانپزشکی قرنطینه هستند، یا افرادی هستند که به صورت نمادین و عیان، علایم روانپزشکی شدید از خود بروز میدهند.
تصور اشتباه است، چون ممکن است شما به صورت روزانه با سایکوپاتها برخورد داشته باشید. اینها ممکن است رئیس یا همکار شما باشند، یا رئیس شرکت رقیب یا حتی یکی از اعضای خانواده شما.
باید در نظر بگیرید که در روانشناسی و روانپزشکی، حالات تحتبالینی هم داریم. در بیماریهای بدنی شاید تعریف کردن بیماری، آسانتر باشد، مثلا یک نفر یا بیماری سل دارد و یا سالم است. در صورتی که در مورد اختلالات روانپزشکی، بسیاری از مشکلات به صورت یک طیف هستند. بنابراین ما ممکن است سایکوپاتهای تحتبالینی داشته باشیم که گرچه آنقدر بد نیستند که جرایم بزرگ مرتکب شوند و به زندان بروند، اما میتوانند زندگی اطرافیان خود را به کابوس تبدیل کنند.
اینها ممکن است به صورت زیرپوستی و بدون اینکه از خود رد قابل پیگیری داشته باشند، آرامش شما را در محیط کاریتان به هم بریزند.
متأسفانه همان طور که قبلا هم اشاره کرده بودم، بسیاری از رؤسا ویژگیهایی از سایکوپاتی را دارند!
اما نخست برای اینکه بیجهت رئیس یا همکار بالادست خود را متهم نکنید و یک رئیس دقیق یا سختگیر را به خاطر تنبلی خودتان، برچسبگذاری نکنید، ابتدا باز هم باید به طور ساده باید توضیح بدهم که سایکوپاتی چیست.
سایکوپاتی چیست؟
نخست توجه کنید که سایکوپاتی با سایکوز تفاوت دارد. در سایکوز یا روانگسیختگی ارتباط شخص با واقعیت قطع میشود و شخص دچار توهماتی میشود. در صورتی که سایکوپاتها تصور شفافی از دنیای پیرامون خود دارند.
رونالد شوتن، استاد روانپزشکی دانشگاه هاروارد- میگوید که سایکوپاتها اجازه ورود وجدان یا یکدلی را در زندگیشان نمیدهند. چون اصولا آنها این ویژگیها را نمیتوانند در مغزشان پردازش کنند!
اینها برای کسب پاداشهای کوتاهمدت رفتارهای غیراخلاقی یا ضداجتماعی انجام میدهند و خودپسندی شدید دارند.
نه! آنها نگاه سرد یا خیره ندارند و ماسک بر چهره نمیگذارند! ولی خودشیفته و تکانهای هستند و چون هیچ یکدلی با دیگران ندارند، از افراد به مانند ابزار استفاده میکنند.
البته توجه کنید که درک نشدن احساسات یکدلانه توسط سایکوپاتها به معنی نداشتن شناخت یکدلی توسط آنها نیست. به این معنی که آنها میتوانند به صورت کاذب داشتن یکدلی را تقلید کنند و با این کار از شما به نفع اهداف خود سود ببرند.
پژوهشهای روانپزشکی هم نشان دادهاند که مراکزی از مغز که مسئول احساسات هستند در این اشخاص به مانند دیگران، پاسخگو نیستند.
در این زمینه با استفاده از fMRI مغز سایکوپاتها بررسی شده و مشخص شده است که آنها در قسمت لیمبیک مغز خود، به دنبال شنیدن واژههای احساسبرانگیز یا دیدن تصاویر ناخوشایند، به مانند دیگران فعالیت نورونی ندارند.
از سوی دیگر مشخص شده که اگر به این افراد آمفتامین بدهید و بعد با PET اسکن، مغز سایکوپاتها را بررسی کنیم، بخشی موسوم به هسته accumbens آنها ۴ برابر دیگران دوپامین ترشح میکند.
این به چه معنی است؟
تفسیر این پژوهش این است که مکانیسم پاداش و لذت در سایکوپاتها بیش از افراد عادی فعال است. بنابراین آنها به منظور رسیدن به اهداف خود و رسیدن به لذت این وصال، میتوانند اصول اخلاقی را زیر پا بگذارند و از خطهای قرمز عبور کنند.
بنابراین اگر شخصی را مشاهده کردید که بعد از انجام کارهای بد، حس لذت و ارضا شدن او، بسیار بیشتر از وجدان درد فعال است، ممکن است این شخص، یک سایکوپات باشد.
آیا سایکوپاتها را میتوان درمان کرد؟
سایکوپاتها را که نمیتوان از جامعه زدود و ممکن است اینها رئیس یا همکار شما باشند. پس چطور میتوان آنها را درمان کرد؟
حقیقت این است که هیچ راه سادهای برای درمان سایکوپاتها وجود ندارد. تصور میکنید که میتوان یکدلی را به سایکوپاتها القا کرد و نیکی کردن را به آنها آموخت؟
خیر، اینگونه آموزشها، فقط آنها را در تقلید کاذب رفتارهای یکدلانه، توانا میکند!
یک پژوهش خیلی جالب:
در دهه ۱۹۹۰، دو پژوهشگر بررسی کردند که میزان تکرار جرم، در سایکوپاتهایی که تحت آموزش قرار گرفته بودند و از بعد از زندان آزاد شده بودند، چقدر است.
مشخص شد که اینها در ۸۰ درصد موارد، کار خود را تکرار میکنند. در صورتی که اگر آنها تحت آموزش قرار نمیگرفتند، ۶۰ درصد احتمال داشت که دوباره خلاف کنند